رؤیای شبانه من
دلم کار دست است،خودم بافتمش! تارش را از سکوت، پودش را از تنهایی، همین است که خریدارندارد....
در خلوت تنهایی مرگبار خود فریاد زدم.
دستم را زیر پلکهایم بردم.
با انگشتان لرزان خودم جوهری از ناب ترین قطره های اشک دیده ام را برروی صفحه سفید و دست نخورده قلبم کشیدم و آرام گفتم:دوستت دارم در حسرت دیدارت یک آسمان اشک در سینه دارم.
نظرات شما عزیزان:
سلام . وبلاگ خیلی خیلی خوب و باحالی داری.به وبلاگ من هم سر بزن و نظر بده منتظر نظرت هستم بای راستی وب من درمورد عشق هس
Design By : nightSelect.com |